وقتی ما به سوی ارتقای پیشنهادات برندمان یک قدم استراتژیک بر می‌داریم، برای اینکه یک مزیت رقابتی پایدار برای اهداف سازمانی‌مان صورت بدهیم از یک کمپین بازاریابی دیجیتال (کمپین دیجیتال مارکتینگ) استفاده می‌کنیم.
کمپین‌های دیجیتال مارکتینگ خیلی نو آورانه‌تر و به روز تر از روش‌های بازاریابی قدیمی و سنتی می‌باشند.
در کمپین‌های بازاریابی دیجیتال کار فراتر از صرفا چند تبلیغ برای کسب و کار شما در شبکه‌های مجازی است.
یک شرکت تبلیغاتی اهداف مختلفی نسبت به ایجاد کمپین دیجیتال مارکتینگ می‌تواند داشته باشد. بیشتر شرکت‌ها شناخته شدن و مطرح شدن برندشان و بهبود فروش آنلاین محصولاتشان را هدف اصلی خود در کمپین‌ها قرار می‌دهند.
مسلما مدیریت و ایجاد یک کمپین بازاریابی دیجیتال کاری سخت و نیازمند تجربه است؛ چرا که از بدو تاسیس و شروع به کار کمپین شما باید نسبت به مشتری متعهد باشید و پاسخگویی فعال نسبت سوالات کاربرانتان داشته باشید.
برای شروع یک کمپین، بازاریابان باید بدانند مشتری آنها کیست و کجا به آنها دسترسی پیدا کنند و پیش‌بینی کنند که مشتری چه اقدامی را انجام خواهد داد.
مشتریان از طریق یک روزنه به همه کانال‌های برندها نزدیک می‌شوند.
بنابراین برای دستیابی موثر به مشتری، بازاریابان باید کمپین‌های دیجیتال مارکتینگ را در همه کانال‌ها به هم متصل کنند.
با رویه‌های بلندمدت مانند حرکت به سمت بانکداری آنلاین، خرده فروشی، آموزش و بهداشت از راه دور، ایجاد کمپین‌های مختلف در فضای مجازی و… که با همه گیری کووید-19 تسریع هم شده است، آینده در حال تبدیل شدن به یک چشم انداز دیجیتالی گسترده است.
به طور فزاینده‌ای از آن‌جایی که مشتریان بیشتری از کانال‌های متعدد برای ارتباط با برندها استفاده می‌کنند، بازاریابان باید بتوانند کمپین‌های بازاریابی دیجیتال یکپارچه و موثری را ایجاد کنند.
یک کمپین دیجیتال مارکتینگ می‌تواند به کانال‌های سنتی یا فیزیکی متصل شود.
اگر مشتری با خط کمک یا راهنمای شرکت تماس بگیرد یا وارد یک مکان فیزیکی شود،
آیا کارمند طرف مقابل می‌داند مشتری کیست و چه تلاش‌های بازاریابی را قبلاً انجام شده است یا خیر؟
با اتصال یک کمپین دیجیتال مارکتینگ به کانال‌های غیر دیجیتال و در نتیجه تبدیل شدن به یک کانال واقعی، یک برند می‌تواند دیدی وسیع از مشتری ایجاد کند و مرتبط‌ترین و به‌موقع‌ترین تجربیات را ارائه دهد.
همچنین بخوانید : کمپین تبلیغاتی چیست
بازاریابی یک هنر است، هنری که با ارتباط بین مشتری به وجود می‌آید.
امروزه باتوجه‌به پیشرفت تکنولوژي، بهترین استراتژی کمپین بازاریابی دیجیتال، ملاقات برخط و آنلاین با مشتریان و کاربرانتان است.
در شرایط فعلی که تنور رقابت بسیار داغ است،
مسئله بازاریابی و تبلیغات به یک چالش مهم تبدیل شده است.
به طوری که هم باید خوب تلاش کنید و هم نسبتا خوب خرج کنید.
این دو فاکتور مهم برای شرکت‌ها و آژانس‌هایی که در بازه مدنظرشان بازخورد کافی را دریافت نکرده‌اند، کمی سنگین خواهد بود.
هدف معمولی برای ایجاد کمپین‌های بازاریابی، دستیابی به هر چه بیشتر مشتریان برای رشد کسب‌وکار است.
کل فرآیند شامل ترکیبی از رسانه‌ها مانند تبلیغات در رادیو، تلویزیون، روزنامه‌ها، رسانه‌های دیجیتال، برنامه‌های پیام رسانی و ایمیل است. با این‌حال، تفاوت جزئی بین کمپین بازاریابی دیجیتال و کمپین دیجیتال مارکتینگ عمومی نیز وجود دارد.
همچنین بخوانید : تبلیغات دیجیتال چیست
اولین‌گام کسب بینش در مورد مشتری و درک آنهاست.
بازاریابان باید بفهمند که چه مشتریانی در حال حاضر فعالانه با نام تجاری درگیر هستند،
چه کسی ایمیل‌ها را باز می‌کند، روی تبلیغات کلیک می‌کند یا از وب سایت بازدید می کند.
مرحله دوم این است که در مورد بینش جمع آوری شده از مصرف‌کنندگان اقدام کنید.
با درک رفتار گذشته مصرف‌کنندگان، بازاریابان می‌توانند آنچه را که مصرف‌کنندگان در آینده انجام خواهند داد را تا حدودی پیش‌بینی کنند و تلاش‌های بازاریابی آینده را برای خودشان شخصی سازی کنند.
بر اساس رفتار گذشته یک مشتری، یک بازاریاب ممکن است تصمیم بگیرد که ایمیلی با ارائه کد تخفیف ارسال کند، پیشنهادی برای فروش ارائه دهد یا یک تبلیغ نمایشی با محصول جدیدی نشان دهد که ممکن است برای مشتری جذاب باشد.
اگر یک شرکت بتواند مخاطبان هدف خود را درک کند و آنچه را که احتمالاً در آینده انجام خواهد داد، پیش‌بینی کند، می‌تواند تجربیات قانع کننده‌ای ارائه دهد.
همچنین ایجاد یک تجربه شخصی، صرف نظر از نقطه تماس، به محتوا شما هم ختم می‌شود.
خدمات وب جوان : تبلیغات در اینستاگرام
برای تعیین موفقیت، یک شرکت باید دید کاملی از تمام نقاط تماس مورد استفاده در آن کمپین داشته باشد.
کمپین‌ها نه تنها می‌توانند ببینند که آیا درگیر تعامل هستند یا خیر،
بلکه می‌توانند مطمئن شوند که می‌توانند یک عمل یا پاسخ خاص را به نقطه تماس مناسب نسبت دهند یا نه.
از آن‌جایی که مشتریان پس از تعامل با یک شرکت از طریق کانال‌های مختلف تصمیم به خرید می‌گیرند، گاهی اوقات مشخص نیست که چه کانالی منجر به تبدیل شده است.
شرکت‌ها می‌توانند از راه‌حل‌های تحلیلی برای ردیابی مکان و نحوه تعامل مشتریان با آنها استفاده کنند و از این داده‌ها برای تعیین میزان عملکرد کمپین بازاریابی دیجیتال استفاده کنند.
این که یک شرکت تصمیم بگیرد یک کمپین را تعطیل کند به کاهش بازده یا تعاملات آنها بستگی دارد.
اگر شرکت‌ها به کانال‌های خود دید کامل داشته باشند،
می‌توانند ببینند که چه زمانی نتایج کاهش می‌یابد و یا کمپین فعلی را تنظیم کنند یا یک کمپین جدید راه‌اندازی کنند.
مشکلات رایج و نسبتا بزرگ، زمانی به وجود می‌آیند که بازاریابی بر اساس شناخت کامل مشتری نباشد و به دور از نیازها و خواسته کاربران شکل بگیرد.
درجایی‌که برند به مصرف‌کننده نشان نمی‌دهد که می‌داند کجاست،
تجربه‌ای مخرب برای مصرف‌کننده توسط برند ایجاد می‌شود.
معمولا این برندهایی که با این مشکل روبرو می‌شوند قادر به ارائه یک تجربه منسجم نیستند و همچنین از نتایج و موفقیت‌های قبلی استفاده نمی‌کنند.
با جمع‌آوری داده‌ها و استفاده مؤثر از آن برای پیش‌بینی رفتار مصرف‌کننده، شرکت‌ها می‌توانند شخصی‌سازی بهتر و تجربیات مرتبط‌تری ارائه دهند و همچنین از رویگردانی مصرف‌کننده به سمت برندشان خودداری کنند.
چالش دیگری که ممکن است یک شرکت با آن مواجه شود،
در نظر نگرفتن تجربیات فیزیکی است.
بازاریابی دیجیتال یا دیجیتال مارکتینگ نمی‌تواند کل سفر مشتری را در نظر بگیرد،
بنابراین مهم است که به آن کانال‌های فیزیکی نیز متصل شوید.
برای برخی افراد، این توصیه آنقدر واضح به نظر می‌رسد که ممکن است تعجب کنید که چرا ما اصلاً آن را در این مقاله گنجانده‌ایم.
دلیل آن این است که بسیاری از بازاریابان، تعریف اهداف خودشان را در همان ابتدا طبیعت دومشان قرار می‌دهند.
با این حال، افراد زیادی هستند که آنقدر مشتاق هستند که وارد رقابت انتخاباتی خود شوند که از قبل برنامه ریزی لازم برای یک رویکرد متمرکز را انجام نمی‌دهند.
تعدادی از انتخاب‌ها وجود دارد که باید هنگام تنظیم کمپین بازاریابی خود آنها را انجام دهید.
به عنوان مثال، آیا قصد دارید موفقیت خود را با بررسی میزان بهبود نرخ تبدیل خود بسنجید؟ یا در عوض به دنبال جایگاه بالاتری در رتبه‌بندی نتایج جستجو هستید؟ البته ممکن است هر دو هدف را دنبال کنید.
اهداف دقیقی که دنبال می‌کنید و اینکه چگونه موفقیت خود را در دستیابی به آنها می‌سنجید، به ویژگی‌های کسب‌وکار شما بستگی دارد.
اهداف دقیقی که دنبال می‌کنید کاملا به شما بستگی دارد. آنها حداقل تا حدی بر اساس شرایط فعلی کسب‌وکار شما تعیین می‌شوند، اما فقط شما می‌دانید که می‌خواهید در بلندمدت به چه چیزی برای کسب‌وکار خود برسید.
این شامل اطلاعاتی مانند سن، شغل، وضعیت ثروت، وضعیت خانوادگی و هر متغیر دیگری است که تعیین می‌کند آنها احتمالاً چگونه پول خود را خرج می‌کنند.
در حالی که جمعیت هدف شما نسبتاً گسترده است، شخصیت شما باید تا حد امکان با جزئیات تعریف شود.
این اغلب شامل اطلاعاتی در مورد سرگرمی‌ها، علایق و زندگی شخصی آنها می‌شود. این نوع اطلاعات اغلب هنگام در نظر گرفتن جمعیت‌شناسی هدف گسترده حذف می‌شود.
این، گام بسیار مهم دیگری است که اغلب نادیده گرفته می‌شود یا توجه کمی به آن می‌شود. تنظیم یک بودجه واقعی برای خود به چند دلیل مهم است.
اول و مهم‌تر از همه، بودجه شما به عنوان محدودیت اصلی در مورد آنچه می‌توانید با کمپین دیجیتال مارکتینگ خود انجام دهید عمل می‌کند و همچنین نحوه تخصیص منابع شما را دیکته می‌کند.
خبر خوب این است که بازاریابی دیجیتال ارزان‌تر از بازاریابی معمولی است، به این معنی که وقتی از آنها در فضای دیجیتال استفاده می‌کنید، همان منابع شما فراتر خواهند رفت.
رسانه‌های اجتماعی مهم‌ترین پلتفرم بازاریابی در جهان امروز هستند.
موفقیت یا شکست کمپین دیجیتالی شما ممکن است در نهایت به میزان استفاده شما در استفاده از رسانه‌های اجتماعی بستگی داشته باشد.
رسانه‌های اجتماعی نه تنها به خودی خود یک پلتفرم بازاریابی بسیار مهم هستند، بلکه به عنوان پشتیبان بسیاری از جنبه‌های دیگر بازاریابی دیجیتال عمل می‌کنند و یک هم افزایی قدرتمند ایجاد می‌کنند.
به عنوان مثال، سئو و بازاریابی رسانه‌های اجتماعی دست به دست هم می‌دهند. اما چگونه بهینه‌سازی موتور جستجو و بازاریابی رسانه‌های اجتماعی با هم کار می‌کنند؟
دلایل متعددی وجود دارد که چرا باید این دو جنبه دیجیتال مارکتینگ را با هم در نظر گرفت، مهم‌تر از همه به این دلیل که رسانه‌های اجتماعی بینش‌ها و داده‌های ارزشمندی را در اختیار شما قرار می‌دهند که می‌تواند برای بهبود بیشتر امتیاز سئو شما استفاده شود.
برای اطمینان از حداکثر هم‌افزایی بین آنها، حفظ یک پیام منسجم در اجزای مختلف بازاریابی شما ضروری است.
اگر از پروفایل‌های رسانه‌های اجتماعی خود به بهترین نحو استفاده کنید، آنها می‌توانند داده‌هایی را در اختیار شما قرار دهند که معمولاً برای تولید آن باید مبلغ هنگفتی به یک شرکت تحقیقات بازار بپردازید.
سرمایه گذاری در کمپین بازاریابی دیجیتال مانند یک روش جالب برای بیان بخشی از یک داستان است
کمپین‌های تبلیغاتی با تجربه حسی‌طور و داستانی یک برند را از سایر رقبایش متمایز می‌کند. اما زمانی که پای بازاریابی سنتی به موضوع باز می‌شود، برندها بیشتر تبلیغاتی به نظر می‌رسند، چرا که بیشتر اوقات در مورد پیشنهادات خود صحبت می‌کنند و اهمیت زیادی به خواسته مشتری نمی‌دهند
در تمام این تاکتیک‌های تبلیغاتی، مشتریان اغلب فرصت گفتن بخشی از داستان خود را از دست می‌دهند و ارتباطات بهتری ایجاد می‌کنند.
امروزه باتوجه‌به این که 92 درصد از مشتریان به توصیه‌های دوستان و آشنایان خود اعتماد دارند، داستان‌های برند یا داستان‌های مبتنی بر مشتری نقش مهمی در افزایش فروش دارند.
پس تمام سعیتان را به کار بگیرید تا از برند شما یک تجربه خوب توسط مشتریانتان نقل‌قول بشود.
طبیعی است که برندهای جا افتاده در اکثر جاها کانون توجه باشند، فرقی هم نمی‌کند که بازاریابی آنها از نوع سنتی باشد یا از نوع دیجیتال
بهترین نوع سرمایه گذاری برای برندهای معمولی از طریق همین کمپین‌های بازاریابی دیجیتال است، بستری کاملا امن برای این برندها که بتوانند با خیالی آسوده یک سرمایه گذاری راحت و جذاب را تجربه کنند.
دیجیتال مارکتینگ وسیله‌ای امکان پذیر برای برندهای معمولی است تا بتوانند با مردم ارتباط برقرار کنند و برند خود را جذاب کنند.
علاوه بر این موضوعاتی که برایتان مطرح کردیم، راه اندازی یک کمپین مهم‌ترین وسیله برای تشویق مخاطبان به مشارکت در برندسازی و کمک به پیشبرد اهداف شما خواهد بود.
همچنین بخوانید : استراتژی دیجیتال مارکتینگ چیست
اگر به دنبال راهی برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات برند خود با مخاطبان زیادی هستید، کمپین‌های بازاریابی دیجیتال بهترین گزینه برای شما هستند.
تعداد “N” چیز در بازاریابی دیجیتال از SEO گرفته تا اشتراک‌گذاری اجتماعی وجود دارد که در آن فرصت کافی برای ایجاد آگاهی از برند خواهید داشت.
از پادکست‌های بازاریابی گرفته تا رسانه‌های اجتماعی و وبلاگ‌نویسی، می‌توانید از طریق همکاری استراتژیک روابط را تقویت کنید و برای مخاطبان خود ارزش ایجاد کنید.
زمانی که یک محتوا را طبق سلیقه مشتری‌های خودتان ایجاد می‌کنید، قطعا شانس بیشتری برای دیده شدن خواهید داشت و گوگل شما را تشویق خواهد کرد.
برای مثال شما با محصولات غدایی بدون نگهدارنده سروکار دارید و می‌توانید مخاطبانی را هدف قرار دهید که علاقه‌مند به غذاهای سالم و بدون نگه دارنده هستند.
حالا زمان آن فرا رسیده که طبق خواسته و سلیقه مشتری هایتان محتوا ایجاد کنید. باتوجه‌به مثال بالا شما باید برای شروع ابتدا اطلاعاتی راجب غذاهای سالم و کم ضرر و یا حتی زندگی گیاه خواری به دست آورید.
در این روش ممکن است ابتدا با سختی‌هایی مواجه شوید ولی یک روش فوق‌العاده و پر بازده برایتان محسوب می‌شود و بعدها مزد این کارتان را خواهید گرفت.
همچنین بخوانید : خدمات دیجیتال مارکتینگ چیست
یکی دیگر از استراتژی‌های بازاریابی، بازاریابی تجربی است که اصطلاحا به آن بازاریابی تعاملی هم می‌گویند.
در این مدل بازاریابی، شما روزنه‌هایی از تعاملات انبوه را می‌بینید که ممکن است یک رخداد کوچک را برای مخاطبان شما تبدیل به بزرگ‌ترین آن اتفاق برای مخاطبانتان تبدیل کند.
ممکن است مردم بین بازاریابی رویدادی و بازاریابی تجربی دچار اشتباه شوند، اما بیشتر تفاوت این موضوع به تعامل بین مشتریان و برندها مربوط می‌شود که می‌تواند ارتباطات پایدار را بین نوع بازاریابی و مخاطب تقویت کند.
برندهای کوچک‌تر هم می‌توانند از این فرصت برای ایجاد سمفونی از تجربیات مرتبط با افرادی که در رویدادها شرکت می‌کنند، استفاده کنند.
علاوه بر این موارد شما می‌توانید کوچک‌ترین رویدادها را به صورت زنده پخش کنید و با اشتراک‌گذاری آنها در رسانه‌های اجتماعی و تبلیغ آنها، شرکت در آن را برای همه آسان‌تر کنید.
همچنین بخوانید : استراتژی تبلیغات دیجیتال
اگر مشتاق هستید که در هر کسب‌وکاری موفق باشید و بتوانید به راحتی آن را گسترش بدهید،
باید توجه خودتان را به سمت سرنخ‌ها معطوف کنید؛
تا بدین شکل کسب‌وکارتان در معرض دید بیشتر از سوی مشتریان و کاربران قرار بگیرد.
بازاریابی اصطلاحی گسترده است که هر ساله با توجه به اهمیتش و پیشرفت جوامع و اقتصاد مدرن در حال تکامل است.
همین تحولات و پیشرفت‌ها در زمینه بازاریابی، انتخاب کمپین بازاریابی را برای یک بازاریاب کمی دشوار می‌کند. همین دشواری کار باعث می‌شود بازاریابان کمی مردد شوند که آیا به سمت کمپین‌های دیجیتال مارکتینگ بروند یا نه.
اما اگر کمی منطقی باشید و یا حتی کمی آینده نگر، قطعا انتخاب شما باید کمپین‌های بازاریابی دیجیتال باشد.
کمپین‌های بازاریابی دیجیتال به مراتب هزینه کمتری نسبت به کمپین‌های بازاریابی دیگر روی دست شما می‌گذارند. یکی از نکات مثبت این کمپین‌ها، این است که در زمان مناسب با مشتری درگیر می‌شوند و آنها را به سمت شما می‌کشانند.
ما در این مقاله، شما را با کمپن بازاریابی دیجیتال آشنا کردیم و مزایای آنها را نیز برایتان به اشتراک گذاشتیم. حال نوبت شماست که تصمیم بگیرید از این فرصت طلایی برای پیشبرد اهدافتان استفاده کنید و با یک برنامه‌ریزی درست و دقیق به سوی موفقیت گام بردارید.
هدف از ایجاد کمپین‌های دیجیتال مارکتینگ، دستیابی به هر چه بیشتر مشتریان برای رشد کسب‌وکار است.
مشکلات رایج و نسبتا بزرگ، زمانی به وجود می‌آیند که بازاریابی بر اساس شناخت کامل مشتری نباشد و به دور از نیازها و خواسته کاربران شکل بگیرد همچنین چالش دیگری که ممکن است یک شرکت با آن مواجه شود، در نظر نگرفتن تجربیات فیزیکی است.
